مقالات آرشیو خبر ها
فوتبال و یوونتوس «او» در حال جان دادن است!

فوتبال و یوونتوس «او» در حال جان دادن است!

 

یوونتوسِ الگری نه در ایتالیا و نه در اروپا درسـی برای پس دادن ارائه نکرده است؛ میراث بازگشت او به تورین چیزی بیش از یک «هیچِ بزرگ» نبوده است؛ واقعیت این است که «فوتبال مجروح او پیش چشم ما در حال جان دادن است. »

 

شعار «تا همیشه به یووه باور خواهیم داشت» این روزها بیشتر شبیه یک تعارف رایج است تا باوری استوار در قلب‌های هواداران بیانکونری. صحبت از کم طاقتی در برابر شکست‌ها و فرودها نیست که این بار سقوطی عمیق‌‎تر بر فراز باشگاه یوونتوس سایه انداخته است. ضعف‌های مشهودِ یووه در ابعاد فنی بر هیچکس پوشیده نیست؛ مسئله‌های تاکتیکی الگری در زمین لاینحل باقی می‌مانند و مسیرهای صعود به سراشیبی سقوط منتهی می‌شوند.

 

تلخ و دردناک است اما یووه هنوز نتوانسته در مقابل هیچکدام از حریفانش 90 دقیقه فوتبالِ قابل‌دفاع بازی کند. البته در فوتبال این امکان همیشه وجود دارد که تیمی چندان زیبا بازی نکند اما جذابیت‌های اهدافش را به پای این فقدان (زیبایی) ذبح کند؛ ولی یوونتوسی که ما دیده‌ایم متفاوت‌تر از اینها بوده و بیش از «زیبایی» و «هدف» در نوعی گم‌گشتگی و ناپدیدی درغلتیده است.

 

تیم تحت هدایت الگری نه‌تنها در حال خدشه به تاریخ یوونتوس است که مفهوم متداول «فوتبال» را نیز تحت‌تأثیر خود قرار داده است. باخت و استراتژی‌های شکست‌خورده طبعاً یک روی فوتبال هستند اما هتک‌‎حرمتِ باشگاهی با بیش از یک قرن تاریخ حتی به ذهن قسم‌خورده‌ترین دشمنان نیز خطور نخواهد کرد.

 

معمولاً در میان بحث‌هایی که بازگشت مصدوم‌های پرشمار یووه را نوید می‌دهند این عبارت را استفاده می‌کنم: «این یوونتوس اساساً جز سطحی که پیش‌روی ماست، سطحی بالاتر ندارد و کمبود استراتژی بیش از کمبود نیروی انسانی در آن به چشم می‌خورد. » چه‌بسیار بازیکنان بزرگی در فوتبال دیده‌ایم که در قالب یک تیم هیچ اتفاق بزرگی را رقم نزده‌اند و در فقرِ مطلق «ایده‌» مبهوت و سردرگم مانده‌اند. احتمالاً نیازی به مثال‌هایی به‌روز شده از سری A برای این ادعا نباشد؛ همان تیم‌‎های کوچک (با تاریخ و بازیکنانی به مراتب معمولی نسبت به یووه) با آرزوهای بزرگ.

 

یووه نه‌تنها در مارپیچی بدون راهنما گیر کرده که هیچ ایده‌ی کاربردی نیز برای فرار از این برزخ پیش‌روی خود نمی‌بیند؛ تنها مکانیسم فعلاً «لعنِ سرمربی» است اما این شیوه، قطب‌نمایی مناسب برای رهایی به سمت ساحل آرامش نیست و اقدامِ انقلابی بیش از این برون‌ریزی‌های سانتی‌مانتال اولویت دارد.

 

مدیران باشگاه نباید از یاد ببرند که بالانس‌های اقتصادی الزاماً با حقایق اقتصادی و محدودیت‌های رفتار اقتصادی تنظیم نخواهند شد؛ گاهی برای برقراری یک «تعادلِ کارآمد و رو به رشد» نیاز به اندکی ریسک در «تصمیم‌گیری‌ها» است.


«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
حامد
حامد «خبرنگار»
ارتباط با نگارنده: